میگویند شاد بنویس!

نوشته هایت درد دارند!

و من یاد مردی میافتم که که با گیتارش،

 گوشه خیابان شاد می زد!

 ولی با چشمانی خیس!

 امروز بدترین شاید هم بهترین روز زندگیم بود، هر چه بود گذشت!

 از امروز هیچی نمی نویسم تا راز بمونه، نمی نویسم تا خاطر هیچ کس آزرده نشه ...